[ دَ ] (ص لیاقت) درخورِ بودن. لایقِ بودن. (فرهنگ فارسی معین): بودنی بود می بیار اکنون رطل پر کن مگوی بیش سخون.رودکی. || (اِ) چیزی که وجود داشته باشد. موجود. مکون. (فرهنگ فارسی معین). وج ...
لغتنامه دهخدا
[ رُ دَ ] (ص لیاقت) قابل ربودن. لایق ربودن. شایستهٔ بردن و گرفتن.
[ رُ دَ ] (ص لیاقت) که قابل ربودن نیست. که ربودنی نیست. که نتوانش ربود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.