[ نَ یِ تَ ] (اِخ) این رباعی را مؤلف صبح گلشن به نام او آورده است: چون ذات خدا ذات علی بی همتاست از نام علی حقیقت آن پیداست اوهام و عقول ره نبردند به هیچ زین مغلطه جز آنکه علی نام خداست ...
لغتنامه دهخدا
۱. جامد شدن؛ افسرده و بسته شدن؛ یخ بستن. ۲. (فیزیک) تغییر حالت از مایع به جامد در اثر سرما و نقصان حرارت یا تٲثیرات دیگر. δ تمام اجسام در حالت انجماد حجمشان کوچک میشود غیر از ...
فرهنگ فارسی عمید
انجمادی که در آن اتمهای مایع بر سطوح جامد در سه بعد رشد کنند [مهندسی مواد و متالورژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
انجماد میکروسکوپی فلزات و آلیاژها که در آن دانهها بهصورت شاخهای رشد کنند [مهندسی مواد و متالورژی]
رشد میکروسکوپی اتمهای مایع روی سطح جامد بهطوریکه میزان ناهمواریهای آنها بهندرت از یک اتم تجاوز کند [مهندسی مواد و متالورژی] ...
[ اِ جِ ] (ع مص) باهم مجتمع شدن و فراهم آمدن. (آنندراج). فراهم آمدن اجزاء چیزی و بهم نزدیک شدن اعضاء و افراد آن. (از مصباح ذیل مادهٔ ضمّ بنقل ذیل اقرب الموارد).
تونل باد ویژۀ آزمونهای یخزدگی [حملونقل هوایی]
فرایند خشک کردن مواد غذایی با انجماد سریع و تصعید یخ آنها در خلأ [علوم و فنّاوری غذا]
ویژگی مادۀ غذاییای که با روش خشک کردن انجمادی تولید شده است [علوم و فنّاوری غذا]
[ مَ جِ / مِ جَ ] (ع اِ) دو استخوان بیرون خاستهٔ بجول پای. (مهذب الاسماء). به صیغهٔ تثنیه، دو استخوان برآمده کرانهٔ قدم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منجم شود. - منجماالرجل؛ ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.