مصطفی
معنی
معنی: برگزیده، صاف و زلال شده، از القاب حضرت رسول اکرم ( ص )، صاف کرده شده، ( اَعلام ) ) از القاب حضرت رسول اکرم محمّد ابن عبدالله ( ص )، ) نام چهارتن از شاهان عثمانی، مصطفای اول: شاه [، قمری]، که به علت عقب ماندگی ذهنی از سلطنت خلع شد [ هجری] ولی دوباره سپاهیان ینی چری شوریدند و او را به سلطنت برداشتند، [ هجری]، تا اینکه درباریان بار دیگر او را خلع کردند، مصطفای دوم: شاه [، که در زمان او ترکان در اروپا شکست خوردند و مجارستان و بخشی از دهستان را از دست دادند و شاه سرانجام خلع شد، مصطفای سوم: شاه [، در زمان او روس ها رومانی و کریمه را از تصرف ترکان بیرون کردند، مصطفای چهارم: شاه [، که به وسیله ی مرتجعان بر سر کار آمد و در جریان یک شورش معزول و اندکی بعد کشته شد، ( در اعلام ) از القاب حضرت رسول اکرم محمد بن عبدالله ( ص )، لقب پیامبر ( ص )