[ عَ دُلْ غَ نی ی ] (اِخ) ابن عبدالواحدبن علی بن مسرور المقدسی الجماعیلی الدمشقی حافظ حدیث بود. در جماعیل (نزدیک نابلس) متولد شد و به دمشق سکونت جست. او راست: الکمال فی اسماء الرجال در د ...
لغتنامه دهخدا
[ عَ دُلْ غَ نی ی ] (اِخ) فضلی دمشقی. طبیبی ماهر بود. و او را تألیفاتی است که بعضی از آنها به طبع رسیده است. وی به سال ۱۲۸۸ هـ . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی).
[ یَ مَ عَ دُلْ غَ ] (اِخ) یکی از طوایف ایل قشقایی ایران، مرکب از ۵۰ خانوار است و در حوالی هونقان و کررویه مسکن دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۰).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.