(اِ) قسمی از سرنا و کرنا. قسمی سرنای بزرگ. قسمی ساز روستایی. نام یکی از ذوات النفخ. قسمی شیپور بزرگ. (یادداشت مؤلف). || طبل. دهل. (ناظم الاطباء). قسمی طبل که صدای بزرگ دارد. (فرهنگ نظام ...
لغت‌نامه دهخدا
(اِخ) دهی است از دهستان الند بخش حومهٔ شهرستان خوی که در ۵۱ هزار و پانصدگزی باختر خوی و ۵ هزارگزی باختر راه ارابه رو الند به خوی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر با آب و هوای سالم و دا ...
[ کُ ] (اِ مرکب) بازی کشتی بالابان. رجوع به کشتی بالابان شود. || (حامص مرکب) بازی کشتی بالابان کردن.
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.