معنی
معنی: درختی بزرگ و جنگلی، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دوره ی کیقباد، غان، کیکاووس و کیخسرو، سردار لشکر ایران در جنگهای میان ایران و توران، ) توس ( = طوس ) نام قدیم ناحیه ای در شمال خراسان، کمابیش معادل شهرستان مشهد کنونی، که شهرهای مهمش تابران، نوقان و رادکان بود، ) نام جایی ( روستایی ) در بخش مرکزی شهرستان مشهد، آرامگاه فردوسی شاعر ایرانی، سراینده ی شاهکار بزرگ شاهنامه، در آنجا واقع است، ( در اعلام ) ( = طوس )، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دوره ی کیقباد و کیکاووس و کیخسرو، طوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی ملقب به زرینه کفش، فرزند نوذر پادشاه پیشدادی