یزیدی
معنی
[ یَ ] (اِخ) محمدبن ابی محمد،
مکنی به ابوعبداللََّه پسر یحیی بن مبارک، در
لغت و قرائت و شعر سخت مهارت داشت و به
همراهی معتصم خلیفه به مصر رفت و در
همانجا درگذشت. قطعهٔ زیر از اوست:
الهوی امر عجیب شأنه
تارة یأس و احیاناً رجا
لیس فیمن مات منه عجب
انما یعجب ممن قد نجا.
(از قاموس الاعلام ترکی ج ۶).