[ یَ ] (ص نسبی) منسوب به یزید. (ناظم الاطباء). رجوع به یزیدبن معاویة شود.
لغتنامه دهخدا
[ یَ ] (اِخ) ابراهیم بن یحیی بن مبارک، مکنی به ابواسحاق و معروف به یزیدی، از ادبای اوایل قرن سوم و از تلامذهٔ اصمعی بود. از آثار اوست: ۱- ناء الکعبة و اخبارها. ۲- ما اتفق لفظه و اختلف معنا ...
[ یَ ] (اِخ) محمدبن ابی محمد، مکنی به ابوعبداللََّه پسر یحیی بن مبارک، در لغت و قرائت و شعر سخت مهارت داشت و به همراهی معتصم خلیفه به مصر رفت و در همانجا درگذشت. قطعهٔ زیر از اوست: الهوی ام ...
[ یَ دی یَ ] (اِخ) یا یزیدیان، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال ۵۵۵ یا ۵۵۷ یا ۵۵۸ هـ . ق. در حدود نودسالگی درگذشت ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.