معنی

[ یَ ] (اِخ) ابن طثریةبن سلمه، مکنی به ابوالمکشوح، از مشاهیر شعرای عرب و اشعارش در حماسه و اغانی مذکور است. ابوالفرج اصفهانی دیوان وی را گرد آورد و مرتب نمود. وی به قبیلهٔ قشیر منسوب بود و عزت و احترام کامل داشت و به شجاعت و سخاوت معروف و از حسن و جمال بهره ور بود و در سال ۱۲۶ هـ . ق. در همراهی مندلث بن ادریس الحنفی درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی). یزیدبن طثریةبن سلمه، مکنی به ابوالمکشوح از گویندگان نامی اشعار حماسی و غنایی عرب در دوران بنی امیه بود. دیوان اشعارش بوسیلهٔ ابوالفرج اصفهانی تدوین گردیده است. (یادداشت مؤلف). منوچهری در اشاره به شعر او گوید: بلبل نگوید این زمان لحن و سرود تازیان قمری نگرداند زبان بر شعر ابن طثریه. و رجوع به اعلام زرکلی و الجماهر ص ۱۱۸ و معجم الادباء ج ۷ ص ۲۹۹ و البیان و التبیین ج ۱ ص ۱۸۵ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.