(اِ لَ) [ ع. ]۱- (مص ل.) اداره کردن، حکومت کردن.۲- (اِمص.) فرمانروایی، حکومت.۳- (اِ.) استان. ج. ایالات.
فرهنگ فارسی معین
[اقیانوسشناسی] بخشی از آب دریا یا اقیانوس که ازنظر ویژگیهای ژرفایی با نواحی اطراف متفاوت است|||[زمینشناسی] پهنهای گسترده با سیماهای (features) مشابه که در مجموع یک وا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ایالتی سنگشناختی که در آن سنگهای آذرین عمدتا از نوع آتشفشانی هستند [زمینشناسی]
ناحیهای که مشخصه آن وجود مجموعه خاصی از ذخایر معدنی یا یک یا چند نوع کانیسازی مشخص باشد؛ یک ایالت فلززایی ممکن است در بر دارنده چند رویداد کانهزایی یا، به بیانی، «دورهای کا ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.