یخنی نهادن
معنی
[ یَ نِ / نَ دَ ] (مص مرکب)
ذخر. ادخار. ترافد. (منتهی الارب). ذخیره
نهادن. (ناظم الاطباء). اقتناء. ذخیره کردن.
پس انداز کردن، چنانکه قورمه را در شکنبهٔ
گوسفند. (یادداشت مؤلف). ذخر. (دهار) (تاج
المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی): تقنی؛
یخنی نهادن نفقهٔ فاضل برآمده را.
(منتهی الارب). و رجوع به یخنی شود.