(اِخ) نام مردی است از آل فریدون که
در کوهی عبادت کردی. چون افراسیاب از
کیخسرو مغلوب و منکوب، روی پنهان کرده
فرار گزید، در اراضی ترکستان و اقصای بلاد
تاتار پنهان میزیست، به جانب دربند افتاده در
بیغوله ها به سر میبرد تا به کوهسار ارمن و
بردع درافتاد. شب به غاری خزید و از غایت
محرومی از مال و دولت بر خود نوحه میکرد
و ناله میکشید. هوم که در آن حوالی بود به
هوای نالهٔ وی بر سر وی رفت و دانست که
افراسیاب است که از بیم سپاه کیخسرو در
زوایای جبل و شعاب قلل متواری است. با
وی درآویخت و به حکم تقدیر بر وی غلبه
یافت و او را بگرفت و ببست و سرانجام به
دست کیخسرو کشته شد. (برهان) (آنندراج)
(انجمن آرا):
کجا نام آن نامور هوم بود
بسی سال دور از بر و بوم بود.فردوسی.
بیاویخته آن دو تن سخت دیر
به آخر ورا هوم آورد زیر.فردوسی.