نام حرف «ا» در الفبای فارسی. δ به سبب شکل آن شاعران قامت معشوق را در راستی به آن تشبیه میکنند: از همه ابجد بر میم و الف شیفتهایم / که به بالا و دهان تو الف ماند و میم (فرخی: ۲۴۶).
* الف کوفی (کوفیان): [قدیمی]
۱. حرف الف در خط کوفی.
۲. [مجاز] هر چیز خمیده، بهویژه قامت.