معنی

۱. چیزی که برای دفع چشم‌زخم از انسان، حیوان، باغ و یا خانه درست می‌کردند، مانند دعا، طلسم، مهره، یا چیز دیگر؛ چشم‌پنام؛ حرز؛ تعویذ. ۲. کوزه‌ای که در آن پول بریزند و به منظور دفع چشم‌زهم آن را از فراز بام میان کوچه اندازند که بشکند و مردم پول‌های آن را ببرند: چوچشمارو آنگه خورند از تو سیر / که از بام پنجه‌گز افتی به ‌زیر (سعدی۱: ۹۶).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.