نغمه‌پرداز

معنی

[ نَ مَ / مِ پَ ] (نف مرکب) نغمه زن. نعمه ساز. نغمه سرای. نغمه کش. سراینده. مغنی. مطرب. سرودگوی. ترانه زن. آوازخوان. (ناظم الاطباء): نواسازان چمن املاء و نغمه پردازان گلشن انشاء. (حبیب السیر ص ۱۲۳). - نغمه پرداز شدن؛ آواز خواندن : مغنی چنان نغمه پرداز شد که پیراهنش پردهٔ ساز شد. ملاطغرا (از آنندراج). || موسیقی دان. (یادداشت مؤلف).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.