معنی

[ نُ ] (اِخ) ابن عدیّ بن نضلة العدوی، صحابی و از شاعران و فصحای صدر اسلام است. وی در آغاز ظهور اسلام به اتفاق پدرش به حبشه مهاجرت کرد، پدرش در آنجا بمرد، سپس عمربن خطاب وی را والی میسان (شهر وسیعی بین واسط و بصره) کرد، و او تنها کسی است از قبیلهٔ عمر که در عهد خلافت وی به امارت رسید و سرانجام عمر او را به علت اشعاری که سروده بود معزول کرد، نعمان به بصره رفت و در حدود سال ۳۰ هـ . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج ۹ ص ۷). رجوع به نسب قریش ص ۳۸۲ و معجم ما استعجم ص ۱۲۸۳ و معجم البلدان ج ۸ ص ۲۲۴ و الاصابة ص ۸۷۴۹ و الاستیعاب ج ۳ ص ۵۱۵ و سمط اللآلی ص ۷۴۵ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.