اسم: آیقان (پسر) (ترکی) معنی: ( آی + قان ) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است اصیل، نجیب
فرهنگ واژگان اسمها
[ یِ ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومهٔ شهرستان مشهد. واقع در هفت هزارگزی شمال مشهد و سه هزارگزی خاور کارخانهٔ قند آبکوه. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل. دارای ۱۰۰ تن سکنه که ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی است جزء دهستان پشت گدار بخش حومهٔ شهرستان محلات، واقع در ۱۸هزارگزی شمال محلات و ۱۸هزارگزی باختر راه شوسهٔ قم به اصفهان. کوهستانی و سردسیری است با ۶۰۰ تن سکنه. آب آن از قنات. محصو ...
(اِخ) رجوع به طایگانی شود.
[ یِ نَ / نِ ] (ق مرکب) بطور عدم شایستگی و عدم سزاواری. (ناظم الاطباء).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.