(ع مص) (از «وف ض») دویدن. شتافتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ترجمان القرآن). || شتابانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص ۲). || پراکنده کردن شترا ...
لغتنامه دهخدا
(ع ص) غماز. (مدارالافاضل، از غیاث) (آنندراج). || غنوده. || روستایی. || شوخ. (غیاث) (آنندراج). || (اِمص) غمازی. || خوش آمدگویی. (ناظم الاطباء).
[ یِ ] (اِخ) جربادقانی محمدعلی. فرزند حاج محمدحسین ساکن جربادقان. جد اعلای ایشان ملا کمال الدین حسین در نجف اشرف ساکن بود، چون شیعه بود اهل روم آزار او میکردند به این سبب به جربادقان آمد. ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.