[ اُ سِ ] (انگلیسی، اِ) آفست. طریقهٔ چاپ کردن با ماشین رتاتیو، بوسیلهٔ یک غلطک کائوچویی که از روی بخشهای رویین مرکبی عبور میکند و بدین ترتیب مرکب بکاغذ نقل می شود. (از فرهنگ فارسی معین). ...
لغتنامه دهخدا
[ اَ فِ ] (اِخ) نام کتاب دینی زردشت است که بنامهای زیر نیز در ادبیات فارسی آمده است: اویستا. بستاق. ابستاق. ابستاغ. ابستا. بستاه. آبستا. اپستا. ستا و از همه معروفتر اوستا. (از مزدیسنا صص ...
[ مُ فَ / فِ سَ ] (از ع، اِمص) منافسة. منافسه : به مباهات و منافست مشغول شود. (کیمیای سعادت چ احمد آرام ص ۷۵۰). او را غبطتی و منافستی حاصل آید. (تاریخ بیهق ص ۱۶). از سر منافست و محاسدت ب ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.