[ اِ تِ ] (ع مص) یکسو جدا شدن. (منتهی الارب). یکسو و جدا شدن. (آنندراج). جدا شدن. (ناظم الاطباء). یکسو شدن. (کنزاللغات از غیاث اللغات). گوشه نشینی و یکسو شدن. (لطائف از غیاث اللغات). بیک ...
لغتنامه دهخدا
[ اِ تِ جُ تَ ] (مص مرکب) کناره گیری کردن. دوری کردن. عزلت گزیدن. انزوا جستن. رجوع به اعتزال شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.