معنی

(نف مرکب) نسوز. که نسوزد. که به آتش متأثر نشود. قائم النار: خاک ناسوز. پنبهٔ ناسوز. (یادداشت مؤلف). رجوع به نسوز شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.