معنی

پرتو. * اشعهٴ ایکس (مجهول، رنتگن): (فیزیک) پرتوهای نور با طول موج کوتاه که در پرتونگاری از آن استفاده می‌شود * اشعهٴ کیهانی: (فیزیک) تشعشعات دارای انرژی و قابلیت نفوذ که از فضای خارج از جو زمین به زمین می‌رسد. * اشعهٴ گاما: (فیزیک) پرتوهایی که از متلاشی شدن مواد رادیواکتیو به‌وجود می‌آیند. * اشعهٴ ماورای بنفش: (فیزیک) پرتوهایی که به مقدار زیاد در نور خورشید وجود دارد اما بیشتر آن پیش از رسیدن به زمین از میان می‌رود. نوع مصنوعی آن را به‌وسیلۀ دستگاه مخصوصی تهیه می‌کنند و برای افزودن ویتامین d به مواد غذایی و نابود ساختن پاره‌ای موجودات ذره‌بینی به کار می‌رود. این اشعه از پارچه‌های ضخیم و از شیشه و هوای آلوده عبور نمی‌کند. * اشعهٴ ماورای قرمز: (فیزیک) پرتوهایی نامرئی با طول موج بیشتر از طول موج اشعۀ مرئی که از آن در معالجۀ نورولوژی، دردهای مفاصل، و پاره‌ای از زخم‌ها استفاده می‌کنند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.