موسی جاراللََّه

معنی

[ سا رُلْ لاه ] (اِخ) ابن فاطمهٔ ترکستانی قازانی تاتاری، شیخ اسلام روسیه پیش از انقلاب بلشویکی بود و در سال ۱۲۹۵ هـ . ق. / ۱۸۷۸ م. در روستوف دون روسیه به دنیا آمد و در فقه عربی و معارف اسلامی متبحر شد و به امامت مسجد جامع الکبیر پطروگراد رسید و به حج رفت و سه سال در مکه مجاور گشت. آنگاه به دیار خود برگشت و در پطروگراد چاپخانه ای بنیان نهاد و در چاپ و نشر آثار زبان های عربی و فارسی و تاتاری و ترکی و روسی و جز آن خدمتی شایان کرد، ولی با نشر کتابی به زبان ترکی دربارهٔ انقلاب مورد خشم حکومت بلشویک قرار گرفت و چاپخانه اش تعطیل و خودش زندانی گشت و پس از آزادی به ترکستان غربی و ترکستان شرقی و چین و افغانستان افتاد و در بلاد اسلامی چون هند و سپس ایران و عراق رفت و جزیرةالعرب و مصر و تمام ترکیه و ترکستان غربی را سیاحت کرد و در جنگ جهانی دوم در هند به زندان انگلیسها افتاد. و بعد به مصر رفت و در سال ۱۳۶۹ هـ . ق. در قاهره درگذشت. از آثار اوست: ۱ -تاریخ القرآن و المصاحف. ۲ - شرح ناظمةالزهر. ۳ -الوشیعة فی نقض عقائدالشیعه. ۴ -عده ای رساله در زمینه های دیگر. (از الاعلام زرکلی).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.