[ اِ تِ ] (ع مص) مهربان گشتن خواستن. (منتهی الارب). مهربانی خواستن. (غیاث). مهربانی کردن خواستن. (تاج المصادر بیهقی). || مهربان کردن. (زوزنی). || استمالت. دل بدست آوردن. (غیاث): سیف ال ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.