موتان
معنی
[ مَ ] (ع ص، اِ) بی جان، خلاف
حیوان. گویند اشتر الموتان و لاتشترالحیوان؛
یعنی خریداری کن اراضی و خانه و دکان و
جز آن را، و خریداری مکن برده و ستور و
مانند آن را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
بی جان، خلاف حیوان. (آنندراج). غیر
ذی روح. آنچه جان ندارد. (مهذب الاسماء).
آنکه جان ندارد. (دهار). || زمینی که آباد
نکرده باشند، حدیث: موتان الارض لله و
لرسوله فمن احیا منها شیئاً فهو له. (از منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). || مرد
کندخاطر. موتانة مونث آن است. (از منتهی
الارب) (از آنندراج).
- موتان الفؤاد؛ مرد کندخاطر. (از
ناظم الاطباء). مرده دل. (مهذب الاسماء)
(دهار).