مهرپرورد

معنی

[ مِ پَ رْ وَ ] (ن مف مرکب) پرورده به مهر و محبت و دوستی. به عاطفه و وداد و محبت برآمده : زید آن سره مرد مهرپرورد کای رحمت باد بر چنین مرد.نظامی. نبرده جوانی جوانمرد بود که روشن دلش مهرپرورد بود.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.