معنی

[ مُ فَ جَ ] (ع اِ) جای روان شدن آب. آن جای که سیل جاری گردد. (از اقرب الموارد). || منفجرالرمل؛ راه ریگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راهی که در رمل باشد و گویند. سرنا فی منفجرالرملة. (از اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.