منجلی
معنی
[ مُ جَ ] (ع ص) روشن و آشکارا.
(غیاث) (آنندراج). هویدا و منکشف. روشن و
آشکار. (از ناظم الاطباء): به نص جلی
سیجعل اللََّه بعد عسر یسراً آن غمام عماقریب
منجلی گردد. (نفثةالمصدور چ یزدگری
ص ۷۳). || آنکه از وطن خود بیرون
رود. (از ناظم الاطباء). از وطن خود
بیرون رونده. (غیاث) (آنندراج).