اسم: ارغند (پسر) (اوستایی) (تلفظ: arqand) (فارسی: اََرغند) (انگلیسی: arghand) معنی: خشمگین، غضبناک، ارغنده
فرهنگ واژگان اسمها
[ اَ غَ دَ / دِ ] (ص) ارغند. آلغده. خشمگین. غضبناک. (برهان). غضبان. خشم آلود. قهرآلود. (برهان). آشفته و بخشم آمده : گه ارمنده ای و گه ارغنده ای گه آشفته ای و گه آهسته ای.رودکی. یکی نامه بن ...
لغتنامه دهخدا
= ارغنون
فرهنگ فارسی عمید
[ اَ غَ / اُ غَ ] (معرب، اِ) (معرب از یونانی) سازی است مشهور که افلاطون وضع آن کرده است و بعضی گویند ارغنون ترجمهٔ مزامیر است یعنی جمیع سازهای تفننی و بعضی دیگر گویند چون هزار آدمی از پیر و ...
(غَ) (ص مر.)۱- علیل، رنجور، همیشه بیمار.۲- کسی که بیماری او از روی ناز و غمزه باشد.
فرهنگ فارسی معین
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.