پوشیدنی؛ جامۀ پوشیدنی؛ پوشاک.
فرهنگ فارسی عمید
۱. پنهان و پوشیده. ۲. درآمیخته. ۳. لباس پوشیده.
[ مَ بَ ] (ع اِ) هر چیزی که از آن برخورداری کنند و تمتع برند. (ناظم الاطباء). ما فی فلان ملبس؛ ای مستمتع. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.