پوشیدنی؛ جامۀ پوشیدنی؛ پوشاک.
فرهنگ فارسی عمید
۱. پنهان و پوشیده. ۲. درآمیخته. ۳. لباس پوشیده.
[ مُ لَ بْ بِ ] (ع ص) مختلطکننده و درآمیزنده و پنهان کنندهٔ حق و راستی. || فریبنده. || سوداگر مکار و فریبنده. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.