معنی

[ مُ غَ رْ رَ ] (ع ص) در زمین نشانده. (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر). - مغرس کردن؛ نشاندن. کاشتن : ما آن نهاله را که بر و میوه اش جفاست در تیره خاک حرص مغرس نمی کنیم. مولوی (از فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.