(مُ تَ لَ) [ ع. ] (اِمف.) نابوده شده، هلاک شده، از بین رفته.
فرهنگ فارسی معین
نیست، نابود، فرسوده، ازمیان رفته
فرهنگ واژههای سره
نیستشده؛ نابودشده.
فرهنگ فارسی عمید
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.