معنی

[ مَ لِ ] (ع اِ) جِ مزلف. || جِ مَزلفه. (ناظم الاطباء). هر ده که میان دشت و زمین کشت باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). هر ده میان راه که واقع میان دشت و زمین کشتزار باشد و یا میان جای آب دار و جای بی آب بود. (ناظم الاطباء). شهرها که از یک سو کشت بود و از دیگر سو بیابان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || جاهای انبوه و جای جمع شدن. گویند مزالف حجاز چنان که گویند مخالیف یمن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.