گوهرنشان، زرنشان
فرهنگ واژههای سره
سخنان مرتب و آراسته گفتن.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ رَصْ صَ نَ / نِ ] (ص نسبی) جواهر نشانیده شده و ترصیع شده. (ناظم الاطباء). مرصع. و رجوع به مرصع شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.