مردمآزار
معنی
[ مَ دُ ] (نف مرکب) ظالم.
جفاکار. (آنندراج). موذی که آزار و اذیتش به
خلایق رسد. که به دیگران ضرر و آسیب
رساند:
مرغزاری است این جهان که در او
عامه شوکان مردم آزارند.ناصرخسرو.
زن از مرد موذی به بسیار به
سگ از مردم مردم آزار به.سعدی.
گاوان و خران باربردار
به ز آدمیان مردم آزار.سعدی.
بخور مردم آزار را خون و مال
که از مرغ بد کنده به پر و بال.سعدی.