مراجعه
معنی
[ مُ جِ عَ / عِ ] (از ع اِمص) بازآمدن.
بازگشت. برگشتن. || رجوع کردن. دوباره
رجوع کردن. بازدید. مطالعه: مراجعه به
کتاب.
- مراجعه دادن؛ رجوع دادن. حواله دادن.
- مراجعه کردن؛ بازگشتن. بازآمدن.
- || رجوع کردن به کتاب یا نوشته ای.
دوباره دیدن آن.