مچولک
معنی
[ مَ لَ ] (اِ) در تداول عامه
خوردنی کم که برای سرگرمی نه سیر شدن به
دفعات و بتدریج و کم کم خورند. خوردنی
ناچیز که دهان را مشغول و خورنده را سرگرم
کند بی آنکه سیری آرد. چیز کمی که گاهی و
کم کم برای تغییر طعم ذائقه خورند نه تغذیه
را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مچولک کردن؛ دهان را به خوردن
چیزی اندک مشغول داشتن. خوردن چیزی
قلیل به فاصله برای مشغول کردن ذائقه.
چیزی را کم کم خوردن. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا).