معنی

[ مُ ج ج ] (ع اِ) خجکهای انگبین بر سنگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ازناظم الاطباء). نقطه های عسل بر روی سنگ. (از اقرب الموارد). - جوجهٔ کبوتر مانند «بُجّ» و ابن درید گوید چنین گمان کنند، و من صحت آن را نمی دانم. (از اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.