(اِ) بمعنی ماه باشد، چه در فارسی جیم
و ها بهم تبدیل می یابد، و عربان قمر خوانند.
(برهان). بمعنی ماه است و در پارسی جیم با
ها تبدیل می یابد چنانکه ناگاه را ناگاج گویند.
(آنندراج) (انجمن آرا). ماه. (غیاث). لغتی
است در ماه. (حاشیهٔ برهان چ معین):
چو تو شاه ننشست بر تخت عاج
فروغ از تو گیرد همه مهر و
ماج.فردوسی.
|| بمعنی راوی و روایت کننده هم هست.
(برهان). بمعنی راوی مطلق آمده است.
(آنندراج) (انجمن آرا).