پیوسته شدن؛ پیدرپی شدن؛ به هم پیوسته بودن، مانند زنجیر. * تسلسل افکار: = تداعی * تداعی معانی
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ سَ سَ ] (ع ص) آب درهم پیوسته و روان. (آنندراج). پیوسته و به هم متصل شده مانند زنجیر و آب درهم پیوسته و روان شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلسل ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.