[ تَ بَ ] (ص مرکب) کاذب و دروغگو. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به تزریق شود.
لغتنامه دهخدا
نوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی را به درون عضله تزریق میکنند|||متـ . تزریق عضلانی [علوم دارویی]
واژههای مصوب فرهنگستان
تزریق مادۀ دارویی در بین لایههای پوست [علوم دارویی]
روشی برای درمان ناباروری مردانه که در آن زامه را مستقیما به درون مامه وارد میکنند|||اختـ . تمیاز ICSI [علوم سلامت]
مکانهایی بهداشتی با هدف زیانکاهی که در آنها شرایط و وسایل تزریق ایمن مانند سرنگ و سوزن فراهم است|||متـ . تسهیلات تزریق ایمن safe injection facility, SIF||| تسهیلات مصرف مواد drug cons ...
[ تَ ] (اِ) جِ تزریق. درچکانیدنها. و رجوع به تزریق شود.
(~.) [ ع - فا. ] (ص.) معتاد؛ کسی که مواد مخدر را به وسیلة سرنگ داخل رگ خود میکند.
فرهنگ فارسی معین
← تزریقخانۀ ایمن [اعتیاد]
1. چاهی در میدان نفت یا گاز، برای حفظ فشار یا افزایش بهرهوری، که از آن برای تلمبه کردن آب یا گاز یا بخار یا مواد شیمیایی به درون سازند مخزن استفاده میشود 2. چاهی که از آن برای تز ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.