جمع شدن مایع در فضای جنب به دلیل ترشح بیشازحد [پزشکی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مُ تَ رَشْ شِ ] (ع ص) تراونده. (آنندراج) (غیاث). ترشح کننده. تراوندهٔ چیزی از چیزی : شیری بود پرهیزگار... باطنی مترشح از خصایص حلم و کم آزاری ... (مرزبان نامه، از فرهنگ فارسی معین). || ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ شَ ] (ع ص، اِ) نعت مفعولی و اسم مکان از استرشاح. جای تربیت یافتن ستورریزگان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استرشاح شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.