(تَ) [ ع. ] (مص م.)۱- نشان گذاشتن.۲- رسم کردن.
فرهنگ فارسی معین
[ تَ ] (ص نسبی) منسوب به رسم و ترسیم. تشریحی. توصیفی. رجوع به رسم و ترسیم و ترکیب زیر شود. - هندسهٔ ترسیمی؛ یکی از فصول علم هندسه، و واضع آن مونژ است. و مقصود از این هندسه مشخص کردن شک ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.