(تَ) [ ع. ] (مص ل.)۱- یکدیگر را خواندن.۲- با هم دعوا کردن.
فرهنگ فارسی معین
۱. (روانشناسی) اصل یا حالتی که افکار و اندیشهها و عواطف و سرگذشتها چنان به هم مربوط میشوند که یکی پس از دیگری در ذهن پدیدار میشوند؛ تسلسل افکار؛ تسلسل خواطر. ...
فرهنگ فارسی عمید
همچم، هماویز، دشمن پیش آینده
فرهنگ واژههای سره
۱. (حقوق) ویژگی کسی که با دیگری طرف دعوی باشد. ۲. (روانشناسی) چیزی که چیز دیگر را به خاطر بیاورد. ۳. (اسم، صفت) [قدیمی] فراخواننده؛ داعی.
[ مُ تَ ] (ع ص) دشمن پیش آینده. (آنندراج). آن که پیش می آید و تهدید می کند دشمن را. (ناظم الاطباء). || دیوار شکسته و ویران. (آنندراج). دیواری که ترس از ویرانی آن باشد. (ناظم الاطباء). شکس ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ ] (ع ص، اِ) تثنیهٔ متداعی. و رجوع به مادهٔ بعد و متداعی شود.
[ مُ تَ یَ یْ ] (ع ص، اِ) تثنیهٔ متداعی. خصمین. طرفین دعوی. مدعی و مدعی علیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به متداعی شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.