معنی

[ گَ / گُو زَ ] (اِ) به معنی جعل باشد، و آن جانوری است که سرگین را گلوله کند و غلطاند و ببرد. (برهان). گوزده. گونژده . قیاس شود با طبری گوی زنگو (جعل)، مازندرانی کنونی گوزنگو «واژه نامه ۶۶۶». (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین) (شعوری ج ۲ ص ۲۹۵). این کلمه را به صورت گورد هم آورده که تصحیف گوزد است. رجوع به گوگار شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.