گزافه‌گو

معنی

[ گُ / گِ / گَ فَ / فِ ] (نف مرکب) گزافه گوی. گزاف گو. گزاف گوی. بیهوده گو. عبث گو. پرحرف. پرچانه. پرگو: نوش لب ز آن منش که خوی بود زن بُد و زن، گزافه گوی بُوَد. نظامی (هفت پیکر ص ۱۰۹).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.