گزارشگری

معنی

[ گُ رِ گَ ] (حامص مرکب) عمل شرح کردن و تفسیر نمودن : گزارندهٔ داستان دری چنین داد نظم گزارشگری.نظامی. چو زین گونه کرد آن گزارشگری.نظامی. و رجوع به گزارشگر شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.