گردن نهادن
معنی
[ گَ دَ نِ / نَ دَ ] (مص
مرکب) فروتنی کردن و فرمانبرداری. اطاعت
نمودن. (از برهان). گردن انداختن. (آنندراج).
منقاد شدن. انقیاد. تن دردادن. تسلیم شدن.
گردن دادن. اِعطاء. دین. (منتهی الارب).
استسلام. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی)
(منتهی الارب):