گردگریبان
معنی
[ گِ گِ ] (اِ مرکب) پیراهن و
یک تهی باشد و آن را به عربی سربال خوانند.
(برهان). کرته. (جهانگیری). || پیراهن که
گریبان آن را گرد بریده باشند:
ما باده ایم و گردگریبان ما خم است
داریم نشئه ای که دو عالم در او گم است.
غزالی مشهدی (از حاشیهٔ برهان چ معین).
کرته نیز خوانند. (جهانگیری).